یاسیــــــــــن جونمیاسیــــــــــن جونم، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره

تقدیــــم به یـــاس عزیزم

عاشقتتتتتتتتتم

توراچون موج دریا دوست دارم چو گل همقدر دنیا دوست دارم تک اندر وادی مهرو محبت جدا از کل غمها دوست دارم دل تو وقتی میگیره دل من میخواد بمیره حاضرم دلم بمیره تا دلت هییچوقت نگیره     ...
9 مهر 1393

تیر و مرداد93

  سلام به پسرم ، گل پسرم ، تاج سرم بعد از کلی تأخیر با خبرای خوب و بد زیادی اومدم : خبرای خوبی مثل عقد عمو امیر که 27 ماه رمضون بود که خیلی خوش گذشت و دوم اینکه تعطیلات عید فطر یه سفر به مشهد داشتیم بعد از دو روز از سفر به پیشنهاد خانواده عمو مسعود (شوهر خاله زینب) که مهمونشون بودیم عقد خاله زینب در حرم امام رضا برگزار شد و از اون روز به بعد لحظه ای رو از گشت و گزار شاندیز و میامی و چالیدره و پارک ملت و خرید از دست ندادیم و بعد از 6روز به شهرمون طبس برگشتیم شب همون روز برگشت عروسی پسر عمه( رضا ) بود عروسی فوق العاده عالیی بود و من خوشحال ازسفروعروسی چون این چندروزاوج خوشی رودرچهره پسرم میدیدم خدایا عاشقتم. &nb...
27 مرداد 1393

وچه زود میگذرد!

    نازنینم 1150روزگیت مبارک (38ماهگی)   سلام پسرم : برات بگم از این روزا ! این روزا خیلی شیرین زبون شدی طوری که بعضی وقتا حرفایی میزنی که باورم نمیشه حرف خودته تصمیم گرفتم واسه تعطیلات تابستون بفرستمت کلاس حفظ قرآن چون ساعتش کمه وهمراه با نقاشی و شعره خسته نمیشی ،دیروز وقتی اومدم دنبالت معلمت خیلی از پیشرفتت تعریف میکرد خوشحالم که پسر باهوشی مثه تو دارم ..................................................................................................................................... ......................  حالا یه ذره از دایره لغاتت بگم و بریم ...
18 تير 1393

تولد یاس و باباش مبارک

بهترین آهنگ زندگی من تپش قلب توست و قشنگترین روزم روز شکفتنت   گل نازم تولدت مبارک     تمام وجودم را در قلبم ، قلبم را در چشمانم ، چشمانم را در زبانم خلاصه میکنم تا بگویم:   روز تولدت مبارک     بعد از فوت کردن شمع تولد بابا حمید به قول خودت بابا خمید   از اینجا به بعد متعلق به تولد خودته پسرم که : ماجراهایی داشتیم روز تولد تو باتولد عمو محمد (شوهر خاله آرزو)توی یه روزه و از اونجایی که مصادف شده بود با روز بعد نامزدی خاله زینب و قرار گردش و تفریح ، منو خاله آرزو تصمیم گرفتیم یه جشن خودمونی بگیریم که خیلی هم خوش گذشت اما اون روز همه بچه شده بودند و من ...
9 تير 1393

روز پدرمبارک (93/2/23)

به دنبال قشنگ ترین واژه ها و کلمات میگردم اما هیچ کلمه ای نمیتواند عظمت حضور تورا درزندگی من وصف کند........................... فقط میگویم دوستت دارم پدر.................     پدرم ،بابا حمیدجونم روزت مبارک.......................................................................     همسر عزیزم دوستت دارم .   ...
24 ارديبهشت 1393

روز مادر برهمگان مبارک

ا                                          از مرگ نمیترسم                                                       من فقط نگرانم        ...
22 ارديبهشت 1393

خاطرات انجام سنت یاسین کوچولو

سلام عزیز دلم   این هفته ای که گذشت خیلی هفته ی پر دردسری بودما واسه انجام سنت به همرایی عمو محمد (شوهر خالت) به بیرجند رفتیم تا اونجا راحتتر کارتو انجام بدند خاله آرزو هم که واسه دانشگاه همونجا بود از قبل همه کارارو ردیف کرده بوداما من خیلی استرس داشتم میترسیدم که تو از ترس از هوش بری    هی خودمو نفرین میکردم آخه وقتی کوچولو بودی بابا واسه انجامش خیلی اسرار کرد ولی دلم نمیومد بالاخره ...... جونم واست بگه پسرم که : ساعت 6 راه افتادیم و ساعت 8:5 اونجا بودیم ساعت 10 کارت تموم شد وما همگی برگشتیم اما قربونت برم چه طوری رفتی چه طوری برگشتی   گیج ومنگ ، تا همینج...
17 فروردين 1393