یاسیــــــــــن جونمیاسیــــــــــن جونم، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

تقدیــــم به یـــاس عزیزم

خاطرات انجام سنت یاسین کوچولو

1393/1/17 18:3
نویسنده : ملیحه
1,081 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دلم 

 این هفته ای که گذشت خیلی هفته ی پر دردسری بودما واسه انجام سنت به همرایی عمو محمد (شوهر

خالت) به بیرجند رفتیم تا اونجا راحتتر کارتو انجام بدند خاله آرزو هم که واسه دانشگاه همونجا بود از قبل همه کارارو ردیف کرده بوداما من خیلی استرس داشتم میترسیدم که تو از ترس از هوش بری   

هی خودمو نفرین میکردم آخه وقتی کوچولو بودی بابا واسه انجامش خیلی اسرار کرد ولی دلم نمیومد ختنه

بالاخره ......

جونم واست بگه پسرم که :

ساعت 6 راه افتادیم و ساعت 8:5 اونجا بودیم ساعت 10 کارت تموم شد وما همگی برگشتیم اما قربونت برم

چه طوری رفتی ختنهچه طوری برگشتی  ممگیج ومنگ ، تا همینجا خواب بودی

سه روز همه بهت میگفتند خان یاسین همه دست به کار جنابعالی رو باد میزدند با سرنگ بهت آب

میدادیم ، عیبی نداره عزیزم امیدوارم این خاطره یادت نمونه وما رو ببخشی چاره ای نداشتیم

حالا خاطراتی که یادگار موند :

داد میزدی اینو بگیرش اینو بگیرش بیچاره دکترو میگفتی ، بیچاره فقط میخندید

دادمیزدی ولم کن میخوام برم بوم بوم بخونم این یه آهنگ از افشینه که خیلی دوست داری

اینجا بود که عمو محمد شروع کردند به خوندنش همه اتاق عملیها میخندیدند

الهی نبینم بابا فقط خشکش زده بود فقط نگا میکرد

نمیدونم الآن که داری این پست رو میخونی چه احساسی داری اما اینو بدون که منو بابا تا ابد همراهتیم

دوستت دارم تا بینهایت .................................

پسندها (3)

نظرات (3)

فامیل نزدیک بابای یاسین جون
1 اردیبهشت 93 13:41
بنده خدا بابای یاسین جون برای این خشکش زده که پیش خودش میگه دنیا چقدر پیشرفت کرده! قدیما برای انجام سنت چاقوی قصابی بود.تازه اگر نبود داس تبر خلاصه هر چیز برنده دیگه! حمید جون از خشکی بیا بیرون.
ملیحه
پاسخ
اینم حرفیه
فامیل نزدیک بابای داسین
1 اردیبهشت 93 13:50
راستی شماها که سه نفرید چرا ادمکای پایین خاطرات سنت یاسین جون چهار تاییه؟تازه یکیش یه خورده با بقیه فاصله داره! نسیم باد صبا....... با ارزوی دیدار شما به زودی.
ملیحه
پاسخ
این یه تست هوش بود بهت تبریک میگم توخیلی باهوشی
زن دايى مليحه
14 اردیبهشت 93 22:45
تبريك ميگم ياسين جون حرفهاى دردناك اون چند روزتو هيچ وقت فراموش نميكنم همش ميگفتى (بااااااد،ميسوزه،...)
ملیحه
پاسخ
ازتون ممنونم که اون چندروز تحملش کردین